سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل نوشته های یک دیلامی

به بی حوصلگی بگیم وقت نداریم

روزهای جوانی روزهایی است که در کنار هیجان و  شور و نشاط خاص خودش، ممکن است با بی‌حوصلگی و کسالتی غیر قابل باور همراه باشد. روزمره‌گی چیزی است که گاهی مخصوصا در ایام تعطیل یا گرمای تابستان ممکن است ، این روزهای ارزشمند را هدر بدهد.


بی حوصلگی

روزهایی پیش آمده یا می‌آید که حوصله هیچ کاری را نداریم و تقریبا هیچ کاری از ما ساخته نیست. یک جا می‌نشینیم و خیره می‌شویم به همه چیزهایی که دور و برمان است، فکر می‌کنیم به 100 سال خواب نیاز داریم که خستگی که نمی‌دانیم از کجا آمده را رفع کنیم. گاهی به دلیل همین بی‌حوصلگی به دیگران پرخاش می‌کنیم یا گاهی غمی را در دلمان احساس می‌کنیم که منشأ آن را نمی‌دانیم.

می‌رویم و  شروع به خواندن کتابی می‌کنیم بدون این که از چیزی سر در بیاوریم. کتاب را  گوشه‌ای  گذاشته و می‌رویم سراغ دیدن یک فیلم. 20 دقیقه را ندیده، فیلم را ناتمام می‌گذاریم.

بی‌حوصلگی چیزی است که گریبانمان را گاهی می‌گیرد و ول‌کن ماجرا نیست و از همه کارها هم عقبمان می‌اندازد مثلا اجازه نمی‌دهد درس بخوانیم یا آن کاری را که دوست داریم به راحتی انجام بدهیم، اما از آن طرف شاید چیزی که از آن خسته نشویم، خیالپردازی و لذت بردن از رویاهایی است که در ذهنمان شکل می‌گیرند و همین طور شاخ و برگ پیدا می‌کنند.

دوست داریم برویم یک گوشه دنج و خودمان را فقط غرق خیالات کنیم، اما آخر سر از خیالبافی هم خسته می‌شویم و دوست داریم کار دیگری را شروع کنیم که بی‌حوصلگی، جلویمان را می‌گیرد.

 آن چیزی که اغلب ما و آدم‌های دیگر را بی‌حوصله و وادار به خیالپردازی می‌کند شاید تکراری بودن و روزمره بودن کارهایمان باشد

 و در بیشتر اوقات بیکاری و بی‌علاقگی نسبت به کارهایی که انجام می‌دهیم. کارهایمان یا تنوع ندارند یا از 
 

سر واکنی هستند.

 اصلا تا حالا شده تا آنجایی که شرایط به ما اجازه می‌دهد فکر کارهای تازه یا حتی یک تغییر کوچک به سرمان بزند؟ شاید بگویید کارهای تازه هم خودش حوصله می‌خواهد این که آدم همت کند و به تغییر فکر کند، اما آن روزهایی که کلافه و بی‌حوصله هستیم می‌توانیم برویم بیرون و جایی که می‌دانیم حال و هوایمان عوض می‌شود.بنشینیم و مثلا فکر کنیم که چطور می‌توانیم، همان خیالات را (نه همه‌شان، بخشی را که می‌توانیم) به واقعیت تبدیل کنیم. مثلا به چیزهای خوب که ممکن است در انتظارمان باشد فکر کنیم و به خودمان امید بدهیم، درست است که بعضی از امیدها و دلخوشی‌ها برای همان لحظه است، اما همان چند دقیقه فکر کردن و امید داشتن به روزهای خوب هم برای بعضی از ما غنیمتی به حساب می‌آید.

 

«بعضی وقت‌ها برای ایجاد تنوع می‌توانیم در شیوه‌های معمولی و خسته‌کننده انجام کارها تغییر ایجاد کنیم»

 

بعضی وقت‌ها برای ایجاد تنوع می‌توانیم در شیوه‌های معمولی و خسته‌کننده انجام کارها تغییر ایجاد کنیم. مثلا در لباس پوشیدن یا درس خواندن یا آن زمان‌هایی که یک گوشه بیکار نشسته‌ایم و وقت هم داریم کارهایی که دوست داریم را انجام بدهیم. اگر فقط یک ذره امید داشته باشیم و آن چیزهایی را که واقعا دوست داریم انجام بدهیم، بی‌حوصلگی زیاد سراغمان نمی‌آید و اصلا وقت فکر کردن به آن را نداریم.


« به حق “یس ” و قرآن کریم ، و به حق ” طه ” و قرآن با عظمت، ای کسی که در برآوردن حاجت حاجتمندان توانایی، یاری مان کن با عشق اهدافمان را دنبال کنیم. 



[ سه شنبه 92/12/6 ] [ 8:39 عصر ] [ میلاد بابایی ]

نظر